معصومه ...مدينه، به يمن حضورت نوراني ميشود و پنجرهها به شوق رويت، بازند. کوچه پس کوچههاي مدينه، به عطر دلانگيزت معطر ميگردند و سروهاي آزاد، به احترامت قيام مي کنند. آرام، آرام بر پهنه گيتي حضور پر ولايتت، شکوفه به بار مي آورد و نغمه دل نواز بلبلان را به گوش مي رساند. آري! سخن از ولادت بانويي است که همچون زينب عليهاالسلام ، که براي قيام، قرباني دارد و خورشيد عاشورا را با صبرش تعريف کرد، او نيز با قدم هاي پر حياتش، به سرزمين کويري قم، حيات بخشيد و در رگ ايرانيان، خون حمايت از ولايت را جاري ساخت. بانو! آمدي تا غربت غريب اين برادر، با قدم هاي انتظار و شوق شما، رنگ ديگري بگيرد. آمدي تا هجرت بهارگونه و رسول مانندت، ذره ذره اين خاک را توتياي اهل نظر کند. زينبوار آمدي تا هيچ کجا بيچراغ نماند و دنيا دوباره براي خواهري، داستان حماسي ديدار برادري را بنويسد که پر از آيههاي تماشاست؛ و تاريخ، براي هر کودکي، لالايي روشن لحظههاي انتظار شما را زمزمه کند، تا او بياموزد رسم عشق ورزيدن را. در مدينه متولد شدي، اما شهرت، شهر ديگري است |
برچسب : نویسنده : 3balaeec بازدید : 229